جدول جو
جدول جو

معنی گل مشکیچه - جستجوی لغت در جدول جو

گل مشکیچه(گُ لِ مُ / مِ چَ/ چِ)
گل مشکی:
ناسور دلم باج گرفته ست ز عنبر
گویا گل مشکیچه بود پنبۀ داغم.
محسن تأثیر (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُ لِ مُ / مِ)
اسم فارسی نسرین است. (تحفۀ حکیم مؤمن). نوعی از نسرین است و آن سفید و صدبرگ و کوچک میباشد. (برهان) (انجمن آرا). نام گلی است بغایت خوشبو. (بهار عجم). نام گلی که رنگش سیاه باشد. (غیاث). ورد چینی. گل سفید. (مجمع الجوامع) :
کنم ز بوی وفا زخم غیر را ناسور
بدست چون گل مشکی است نقد داغ مرا.
اسماعیل ایما (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا